یکی از دانشجویانی که زیر نظر دکتر حسابی درس می خواند
پس از چند ترم رد شدن به دکتر حسابی گفت :
شما سه ترم است که من را از این درس رد می کنید
ولی من که نمی خواهم موشک هوا کنم
فقط می خواهم در روستا یک معلم شوم .
دکتر حسابی پاسخ داد :
شاید تو نخواهی موشک هوا کنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول ،
اما تو نمی توانی به من تضمین دهی
که یکی از دانش آموزان تو در روستا ، نخواهد که موشک هوا کند!!

داستانک...

داستانک....

هوا ,تو ,حسابی ,موشک ,دکتر ,فقط ,دکتر حسابی ,موشک هوا ,یکی از ,در روستا ,و فقط

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پول الکترونیکی ویرتاکوین سایت تست هوش بیکلام موزیک dlirane سفارش طراحی انواع وب سایت مرجع دانلود طرح درس مُـنّجـِ٘ے گروه نویسندگی صریر بلاگی برای فایل ها